جدول جو
جدول جو

معنی رخت دار - جستجوی لغت در جدول جو

رخت دار
(کِ یَ / یِ)
رخت دارنده. کسی که جامه های پوشیدنی سپرده به اوست. (ناظم الاطباء). منصبی در دورۀ قاجاریه. یکی از شغل های درباری بزمان سلاطین قاجار برای داشتن لباس های شاه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پشت دار
تصویر پشت دار
پشتیبان، پشت وپناه، چیزی یا کسی که دارای پشت وپناه باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زخم دار
تصویر زخم دار
زخمی، مجروح، کسی که زخم و جراحتی در بدن دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رمه دار
تصویر رمه دار
گله دار، صاحب رمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخت دار
تصویر تخت دار
صاحب تخت، دارندۀ تخت، جامۀ خواب که بر روی تخت بگسترانند، رختخواب، کنایه از پادشاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلت دار
تصویر غلت دار
ضخیم، کلفت
فرهنگ فارسی عمید
خدمتکاری که شربت درست می کند و انواع نوشیدنی ها و لوازم شربت خانه به او سپرده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخ دار
تصویر سرخ دار
درختی پرشاخ و برگ، مخروطی با برگ های باریک و دراز، همیشه سبز، چوب سرخ رنگ و بلندی پانزده متر که پوست، برگ و دانۀ آن سمی است و چوبش در صنعت به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخه دار
تصویر سرخه دار
سرخ دار، درختی پرشاخ و برگ، مخروطی با برگ های باریک و دراز، همیشه سبز، چوب سرخ رنگ و بلندی پانزده متر که پوست، برگ و دانۀ آن سمی است و چوبش در صنعت به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
مردی که ریش دارد و ریش خود را نمی تراشد، دارای ریش
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
عمل و شغل رخت دار. رجوع به رخت دار شود
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ)
تاجور. پادشاه. دارندۀ اریکه و صاحب سریر سلطنتی: و ذکر محامد اخلاق این پادشاه خوب سیرت و این تخت دار جوانبخت همه کس بخواند. (راحهالصدور راوندی)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جامۀ سیاه و سفید را گویند. (برهان) (فرهنگ جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). جامۀ سیاه و سفید که پادشاهان ایران ویژه دارا بر روی تخت خود می گسترانید. (ناظم الاطباء) ، جامۀ خواب را نیز گفته اند و معرب آن دخدار است. (برهان) (انجمن آرا). جامۀ خواب باشد که بر بالای تخت بگسترانند و معرب آن دخدار است. (فرهنگ جهانگیری) (از آنندراج). جامۀ خواب. (ناظم الاطباء). جامۀ خواب که بالای تخت گسترانند، دخدار معرب آن و در قاموس: دخدار، جامۀ سفید یا سیاه، معرب تخت دار. (فرهنگ رشیدی). رجوع به تختار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از راز دار
تصویر راز دار
سر نگاهدار، دارنده راز کسی
فرهنگ لغت هوشیار
صاحب تخت پادشاه، کسی که شغل او نگاهداری تخت روان باشد، جامه خواب که بالای تخت گسترند، جامه سفید و سیاه
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طشت دار
تصویر طشت دار
خادمی که جهت شستن دستها آب می ریزد، نگهبان و متصدی شت خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشت دار
تصویر تشت دار
شخصی که تشت و آفتابه را نگاهدارد و پاکیزه سازد آفتابه چی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رعیت دار
تصویر رعیت دار
حافظ و نگهبان رعیت، پادشاه و حاکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روح دار
تصویر روح دار
جاندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
کشتاوان رقت انگیز: (با وضع رقت باری در آنجا زندگی میکرد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شربت دار
تصویر شربت دار
خدمتکاری که انواع شربت و شراب و آب در تصرف اوست
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
برانگیزاننده ترحم و دلسوزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طشت دار
تصویر طشت دار
((طَ))
خادمی که جهت شستن دست ها آب می ریزد، نگهبان و متصدی طشت خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرخه دار
تصویر سرخه دار
آکاژور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
Wretchedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
Beady
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
блестящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
жалко
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
glänzend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
erbärmlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ریش دار
تصویر ریش دار
блискучий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
жалюгідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
nędznie
دیکشنری فارسی به لهستانی